نخستين توليدکنندگان اسلايد براي ساخت اسلايدهاي فانوسي از صفحات پوشيده از آلبومين استفاده کردند و پس از مدت کوتاهي آن را به صفحات پوشيده از کلوديون مرطوب تغيير دادند که خود زمينهساز صفحات خشک و توليد انبوه بود.
دو راه براي چاپ تصاوير اين اسلايدها وجود داشت: 1) روش کنتاکت؛ و 2) روش استفاده از دوربين.
روش اول با قرار دادن مستقيم تصوير منفي (نگاتيو) بر روي شيشه حساس به نور انجام ميگرفت. اين کار مستلزم آن بود که تصوير منفي در اندازه مناسب براي توليد اسلايد به ابعاد 4×5/3 اينچ باشد. اسلايدر دوربين
براي نگاتيوهاي بزرگتر از روش دوم استفاده ميشد که در آن، نگاتيو و شيشه حساس به نور در درون دوربين مخصوص جاي ميگرفت و تصوير، با استفاده از نور خورشيد يا نور مصنوعي، بر روي شيشه حساس منتقل ميشد.
در هر دو مورد، تصوير منتقلشده بهوسيله مواد شيميايي ظاهر و ثابت ميگرديد و پس از خشک شدن صفحه، تصوير با استفاده از مواد مخصوص رنگ ميشد. آنگاه با گذاشتن يک شيشه مات در زير و يک شيشه بر روي آن و عايقبندي لبهها، اسلايد آماده ميگرديد.
محصول آمادهشده را براي مشاهده در پروژکتور مخصوص اسلايدهاي فانوسي قرار ميدادند تا تصوير آن بر روي ديوار يا صفحه منعکس شود. در نخستين پروژکتورها از لامپهاي روغني بهعنوان منبع نور استفاده ميشد. جرج ايستمن در سال 1884 نظام فيلمهاي حلقهاي را به ثبت رساند که از انواع سياه و سفيد با ابعاد 3¼×4اينچ بود و با دست رنگ ميشد که امروزه در زمره آثار هنري محسوب ميگردد. در سال 1870، بهوسيله سوزاندن اکسيژن و ئيدروژن بر روي صفحهاي پوشيده از آهک، نور سفيد توليد ميگرديد.
در دهه 1890، با اختراع لامپهاي قوس کربن و بهدنبال آن لامپهاي الکتريکي، روشي ايمن براي نمايش تصاوير اسلايدهاي فانوسي فراهم آمد.
با عرضه اسلايدهاي رنگي (سه رنگ، با ابعاد 35 ميليمتري يا 2×2 اينچ) در دهه 1930، که توليد آن ارزانتر از اسلايدهاي فانوسي بود (52:5؛ 6: 1)، و پيدايش شفافبرگه ترانسپارنسي) 2×2 اينچ در دهه 1950، استفاده از اسلايدهاي فانوسي رو به افول نهاد.
امروزه، متداولترين اسلايدها از نوع 2×2 اينچ، اسلايدهاي فانوسي، و اسلايدهاي استاندارد انگليس است. در اسلايدهاي ناطق نيز، که نسبتآ جديد است، صداي مورد نياز معمولا بر روي نوار کاست جداگانه، صفحه، نوار کارتريج، يا نوار حلقهاي ضبط ميشود.